بسم الله
فقط میداند که قلبش سنگینی میکند در قلبش ..
یاد پارسال در چنین شبهایی آتشش میزند ؛ ضربانش را تند می کند
او کجا و شبهای قدر ، نجف و کربلا کجا ...
و الآن
تک تک لحظات برایش تداعی میشود
خجالت ، خجالت ، خجالت ...
یا اله العاصین ..
بسم الله
فقط میداند که قلبش سنگینی میکند در قلبش ..
یاد پارسال در چنین شبهایی آتشش میزند ؛ ضربانش را تند می کند
او کجا و شبهای قدر ، نجف و کربلا کجا ...
و الآن
تک تک لحظات برایش تداعی میشود
خجالت ، خجالت ، خجالت ...
یا اله العاصین ..
بسم الله
نشم به مثال کسی که خدا می خواد توفیق عبادت و در خونش اومدن رو ازش بگیره و کاراشو زیاد میکنه ...
یا الله
روزه هجر تو از پای بیانداخت مرا کی شود با رطب وصل تو افطار کنم ...
- دلم تو را می خواهد -
ز تمام بودنی ها ، تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد ...
پ.ن : چقدر قشنگ نشانم می دهد که دل بستن به یک انسان نمیشود آن چیزی که من میخواهم .
نمی رساندم به جایی که میخواهم
جدا می کند و می کَنَدم که نشانم دهد : أ لیس الله بکاف عبده ...؟
پ.ن : عجب صبری خدا دارد ....
بسم الله
حس انسان های تشنه ای رو دارم که دستشون رو با آب پر می کنن و تا می خوان که بخورن ، همه ی آبا خالی میشه
مهلت نمی ده
لیز می خوره
هر چی می خوای بگیریش نمیشه
....
اللهم إنی اسئلک ..
پ.ن : چقد داره زود می گذره ..
پ.ن : 15 ام در پیش است .
..اللهم..
طهر قلبی من النفاق
و عملی من الریاء
و لسانی من الکذب
و عینی من الخیانة
فإنک تعلم خائنة الاعین و ما تخفی الصدور ...
آمین