آمار و اطلاعات

بازدید امروز :22
بازدید دیروز :16
کل بازدید :101803
تعداد کل یاد داشت ها : 155
آخرین بازدید : 03/11/30    ساعت : 10:46 ع
امکانات دیگر

بسم الله

 

اولش خیلی ترسیده بودی

خیلی

از حرفاش

از خیلی از کاراش

ولی می دونستی که کربلا رفتی و امتحانای سختی پیش روته

و مطمئنا این یکی از اوناس

اولش چقد گریه کردی

و رک و پوس کنده به خود امام حسین گفتی من عمرا اگه بتونم از عهدش بر بیام

سپردمش به خودت...

و الان اگه کسی نباشه و رهات کنن می خوای خون گریه کنی ..

کاملا وجود امامت رو تو سیر پیش رفته دیدی و اوج گرفتن یک فرد رو

و الان با خوندن متنی که برای امام زمان نوشته

- کسی که به هیچ اصولی پایبند نبوده و هر چی می گفتی مسخره می کرده

- کسی که به قول خودش فقط حضرت محمد و حضرت مسیح رو قبول داشته ..!

- کسی که ظاهرش ...

یا الله

تمام موهای بدنم سیخ شد از خوندن متنش

انگار کسی نوشته که سالهاست اعتقاد داشته و ...

حرف اول و آخرم : شما که یه بنده رو از هیچ به اینجا رسوندین

فقط به واسطه ی  یه چیز کوچیک که از دلش گذشته...

ماها که انقدر التماس می کنیم ..

کجای کاریم ؟؟؟

اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا ...






برچسب ها : شخصی  ,
مطلب بعدی : اللهم ارزقنا توفیق ...       



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام؛ طاعات همگی قبول حق انشاءالله .... یه سوال داشتم : چرا قالبای وبلاگ برای پارسی بلاگ محدودتر از وبلاگای دیگه هس ؟ تازه تو قالبای وبلاگای دیگه نمونه های قشنگ تر بیشتر پیدا میشه !


+ سلام . کسی می دونه قافله چی شده ؟


+ میشه دقیقا "جهاد اقتصادی " رو تعریف کنین ؟ واینکه چه وظیفه ای به عهده ی ماست ...؟


+ سلام ؛ کسی نمی دونه امام صادق حدیثی راجب قسمت شدن همسر خوب دارن یا نه ؟چیزی شبیه سرکه خرما درست کردن ..


+ صدای قدم های آقا میاد ... ؛ میشنوید ..؟


+ میشه لطفا برا عزیز تازه از دست رفته یک فاتحه بخونین ؟ ممنون ..


+ سلام به دوستان - قالب قشنگ مذهبی از کجا میتونم پیدا کنم ؟ هر چی سرچ می زنم چیزای خوبی گیرم نمیاد


+ سلام دوستان ؛ من باید یک تحقیق راجب آسیبها وعلل ازدواج های نامناسب در جامعه انجام بدم - کسی هست که بتونه کمکم کنه یا منبع خوب معرفی کنه؟


+ می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


+ سلام ؛ کسی پیشنهادی برای کار فرهنگی تو اردوی جنوب داره ؟ مثلا محتویات بسته فرهنگی که قراره داده بشه یا نشریه یا هر چیز جالب دیگه ای ....