سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :65
کل بازدید :101159
تعداد کل یاد داشت ها : 155
آخرین بازدید : 103/9/11    ساعت : 3:23 ص
امکانات دیگر

 

بسم رب الشهداء والصدیقین ...

سلام بر مادرم زهرا

 

سال اول : جنوب

سال دوم : مشهد

سال سوم : جنوب

و سال چهارم ... : مشهد

 

و من چقدر امسال دلم هوای شهدا کرده است ..

و من چقدر ؛ خیلــی ؛ امسال ...

حقیقت است : الانسان حریص علی ما منع

 

-------

از همان اول

خیلی چیزها با ایده آل های ذهنی من فرق داشت

دوست داشتم خیلی چیزهایی از زندگی ام( که خود در حال ساختنش هستم) طور دیگر بود

وقتی خودش می گوید :

                                    من کان یرید الدنیا ...

سادگی را میخواستم

رهایی را

و خیلی از حرفهای دوست داشتنی دیگر را

نمی دانم چرا نمیتوانم در زندگی پیاده کنم

میترسم از آن روز

که عادت کرده باشم به این وضع

و دیگر- نخواهم - طعم سختی های دنیا را به اختیار خود ..

میترسم از بی توفیقی های آینده

میترسم از این نفس لجام گسیخته

در اصل می ترسم از این خود اماره ...

یا الله

بغضی در گلو مانده به وسعت تمام خواسته های اخروی ...

 

پ.ن : دلم برای تک تک قطرات اشک شلمچه تنگ شده ؛

            من آیا هنوز هم ممکن است خوب شوم ............... ؟

 






برچسب ها : شخصی  ,
مطلب بعدی : اللهم ارزقنا توفیق ...       



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام؛ طاعات همگی قبول حق انشاءالله .... یه سوال داشتم : چرا قالبای وبلاگ برای پارسی بلاگ محدودتر از وبلاگای دیگه هس ؟ تازه تو قالبای وبلاگای دیگه نمونه های قشنگ تر بیشتر پیدا میشه !


+ سلام . کسی می دونه قافله چی شده ؟


+ میشه دقیقا "جهاد اقتصادی " رو تعریف کنین ؟ واینکه چه وظیفه ای به عهده ی ماست ...؟


+ سلام ؛ کسی نمی دونه امام صادق حدیثی راجب قسمت شدن همسر خوب دارن یا نه ؟چیزی شبیه سرکه خرما درست کردن ..


+ صدای قدم های آقا میاد ... ؛ میشنوید ..؟


+ میشه لطفا برا عزیز تازه از دست رفته یک فاتحه بخونین ؟ ممنون ..


+ سلام به دوستان - قالب قشنگ مذهبی از کجا میتونم پیدا کنم ؟ هر چی سرچ می زنم چیزای خوبی گیرم نمیاد


+ سلام دوستان ؛ من باید یک تحقیق راجب آسیبها وعلل ازدواج های نامناسب در جامعه انجام بدم - کسی هست که بتونه کمکم کنه یا منبع خوب معرفی کنه؟


+ می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


+ سلام ؛ کسی پیشنهادی برای کار فرهنگی تو اردوی جنوب داره ؟ مثلا محتویات بسته فرهنگی که قراره داده بشه یا نشریه یا هر چیز جالب دیگه ای ....