بسم الله

سلام بر مولایم مهدی

حس التماس هایم مضاعف شده - تازه دارم باورم می شه چه اتفاقی می خواد بیفته ...

یا ابا عبدالله ..

بسم الله

بعضی از جملات چ ق د ر سنگینند

چقدر قلب رو ف ش ا ر می دن

چقدر اذیت کنندن ..

شاید چون از خودی بوده

که " من از بیگانگان هرگز ننالم  ؛ که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ... "

شاید قصد خاصی نداشته

- که بعید می دونم -

ولی در هرصورت قلب ما که خیلی دردش اومد ..

امیدوارم من اینطور قلب کسی رو بدرد نیارم

-

مولای من

خواستم تغییری دهم تا نکند که عادت شود سلام هایم ؛ مانند روزمرگی زمانه ..

وگرنه قصد جسارت نداشت این حقیر ..

-

یکی هس که با اینکه اینهمه سفارشت کرده یادت میره براش دعا کنی ( کلا ما کی باشیم .. - من باب وظیفه )

به ازاش یکی دیگه هم هست که نگفته - بدون اینکه روحشم خبر داشته باشه - تو " حرم امام علی " براش نماز حاجت می خونی ...

این روزا فکرم مشغوله

آدمای مختلف دورو برم رو که میبینم مشغول تر هم می شه

واقعا دینداری ینی چی ..؟

-

دلم ناجور هوای نجف و کربلا و سامرا و کاظمین کرده ..

یا زینـــــــب کبری ..

بسم الله

سلام بر مولایم مهدی

فک نمی کردم شهدا به این سرعت حاجت بدن ..

البته اگه این همون حاجتی باشه که دعاشو کرده بودم

لحظه آخری

تو شلمچه ..

شلمچه ای که اینسری همه یه طور دیگه مزشو چشیدن

-

گاهی هر چی فک می کنم می بینم واقعا عاجزم از شکر نعمتهایی که خدا بهم داده ..

شکر که چه عرض کنم

مراقبت کنم ناشکری نکنم ...

-

تو پست قبلی یه کم بی انصافی کردم از این جهت که

لذت دیدن طبیعت و در کنار خانواده و فامیل بودن هم برا خودش لذتیه و آرامش در پی داره ولی خب به آرامش مشهد و .. نمی رسه

-

رفیقمان در نجف است و دل ما هوایی و بی تاب ...

بسم الله

سلام بر مولایم مهدی

هیچ جا خونه آدم نمی شه ...

-

برگشتم خونه و یه خروار کار ریخته رو سرم

امیدوارم با یه برنامه ریزی درس حسابی بهشون برسم

-

هر چقدر هم که سفر تفریحی باشه ولی کلشو که روی هم بذاری معادل یه حرم مشهد || جمکران || کرب و بلا || ... نمی شه

ینی معادل یه دقیقه آرامشی که تو حرم بهت میرسه نیست

به اندازه ی یه دقیقه سفر زیارتی ارضات نمی کنه

نمی دونم چرا ... !

-

درد داشت وقتی صدای اذان رو میشنیدی ولی اشهدأن علی ولی الله نداشت ، قلبت آتیش می گرفت ..

ولی وقتی اذان قشنگ با اشهدأن علی ولی الله رو میشنیدی همچین دلت آروم میشد

کلا ما هی در حال اذان شنیدن بودیم !

-

الحمدلله رب العالمین علی کل حال ...

-

خیلی امید دارم به سال پیش رو ؛ انشاءالله که خدا توفیق خدمت بده و قوت و توان به این جسم حقیر

-

یا علی بن موسی الرضا

بسم الله

سلام بر مولایم مهدی

یک سال دیگه هم در حال گذشتنه ... و گذشته !

ماشالا سال پر سفری داشتم

الحمدلله علی کل حال

جهادی

معارفه

مشهد

جنوب

دو تا سفر ع ش ق ...

و انشالا دوباره عازم سفریم ..

ماشاءالله ! :دی

کلا سال جالبی بود

جدا از مزدوج شدن چند تا دوست صمیمیم که یکیش مافوق تصور بود ؛ تا مدتها تو شوکش بودم و چقدر ادامه ی کار بعد از اون برام سخت بود غافل از اینکه ..

اتفاقی که ازش بیم داشتم

تصورش رو هم نمی کردم

حتی به خودم اجازه نمی دادم - بخاطر اکراه شدیدم - بهش (حتی )فکر کنم

برام اتفاق افتاد

الان که از بالا بهش نگاه می کنم می بینم چقد خدا و آقا و شهدا ( علی الخصوص مقبره ... ) بهم کمک کردن

چه تو هضم قضیه چه تو گذروندنش

ولی همچنان نمی تونم خیری که تو این ماجرا بوده رو درک کنم

انشاءالله که از اول تا به آخرش خیر بوده .....

معنای پارالل عمل کردن رو به عینه تجربه کردم !!

معنای درگیری شدید ذهن ؛ از چندین جهت و چند جا و هیچی به رو نیوردن

و همچنان بین همه شاد و شنگول ! بودن

البته گاهی هم از دستم در می رفت و کل بچه های یونی جویای احوال نامبرده میشدن که چش شده این جوون ما ..؟!

البته الان که زمان گذشته راحت دارم راجبش حرف میزنم

خدا می دونه از همون اول مهر چه گذشت به من ... الله اعلم

وقتی سر سال تحویل قرآن باز کردم و این آیه تو صفحه ی باز شده بود :

أَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ

کلی خندم گرفت

عمرا اگه فک می کردم به این شدت و به این تعداد قراره به سرم بیاد تو این سال ...

چیزی که الان درک می کنم بالا رفتن شدید صبرم تو تحمل اتفاقاس

تقویت توکلمه

بزرگ شدن خدام ..

افزایش یقینم

و کلا حس می کنم روحم وسعت پیدا کرده ..

دقیقا با چیزی شروع به بازی باهام کرد که حساس ترین مسئله برام بوده و هست

و شاید با چیزی غیر از این نمی تونس عمیقم کنه

رضا برضائک یا من لا یکشف السوء الا هو ..

-

یه چیزی شنیدم این یکی دوروزه که برام خیلی سنگین بود :

امام علی فرمودند که حتی ریختن دور یه نیمه لیوان آب هم اسرافه و اسراف هم گناه کبیرس و ..

خیلی سنگین بود برام ؛

-

قلبم فشار میاد وقتی یه سری بی ایمانی هارو اطرافم می بینم

می ترسم از خودم

از اینکه نکنه من هم به نوعی دارم قلب آقام رو درد میارم ..

دعاهای آخر سخنرانی های کلاسای اخلاق ح.آ.مجتبی طهرانی رو دوس دارم ( البته فک کنم یه صدای ثابت رو ته هموش گذاشتن )

+ دعاهای خیلیای دیگه رو ...

یاا الهی

تو این سال جدید هر چه به خوبانت دادی به لطف و کرم و رحمانیتت نصیب ما هم بفرما

و خیلی از دعاهای قشنگ دیگه که دل آدمو می بره و خودت هنوز نگفته بهشون واقفی ..

السلام علی الائمة الاطهار ؛ اجمعین

الهی و ربی لا تکلنی نفسی طرفة عینا ابدا