سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :4
کل بازدید :100966
تعداد کل یاد داشت ها : 155
آخرین بازدید : 103/9/7    ساعت : 8:32 ص
امکانات دیگر

بسم الله

 

سلام بر مولا و سرورم مهدی

 

لحظه شماری می کردم این هته بیاد و بگذره

و واقعا عین برق و باد گذشت

یعنی عمره که می گذره ..

خود امام رضا کارامونو جور کرد

یاد " دلخوشم من به محالات رضا افتادم ... "

غیر قابل وصفه دورانی که یکباره درونش قرار گرفتم

دورانی که با یه قبلتٌ که خودمم نفهمیدم این همون بله ی نهایی ه شروع شد

حرم امام رضا

روز میلاد پدرشون ...

عاقد هم سید

یــــا زهرا ..

-

سفر عجیبی بود

من که هنوز باورم نشده

کاش این امتحانا می ذاش سر فرصت میشستم

همه ی خاطراتو می نوشتم

هنوز از سفر نیومده 3تا امتحان از ما گرفتن !

بقیشم که در راهه

خدا به داد برسه

-

بعد از اینهمه سختی کشیدن

طی این سالی که گذشت

با تمام وجود

و از ته قلب

می تونم بگم

               " الحمدلله رب العالمین "






برچسب ها : شخصی  ,
      

 

بسم الله

سلام بر مولایم مهدی

 

گاهی

هر چقدر هم که تلاش کنی

می بینی

بعضی اتفاق ها

هیچ جوره

از خاطرت

            نمی رود ...

خدایت می داند که خود  را برای چه سختی هایی آماده کرده بودی

و حقیقتا مشکلی با خیلی مسائل نداشتی

ولی ....

            عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم

                        و عسی أن تحبوا شیئا و هو شر لکم

والله یعلم و انتم لا تعلمون  ....

همین است که آرامم می کند

که یعنی خدایت برای این روزها مسکنی برایت دارد

رضا برضائک یا الله

--

تازه دارم درک می کنم که راسته می گن هر کس تو هر مرحله ای یه جور نیاز به دعا داره

دلم نگاه و دعای شهدا رو می خواد ..

یابن الحسن

خجالت می کشم

این چند مدت فقط تقاضا و خواهش داشتم

فقط حواسم به حال خودم بوده

خیلی خودخواه بودم ..

هیچ کار نکرده اینهمه توقع داشتم و دارم

خیلی عبد پر روئی ام ؛ نه ...؟

 

پ.ن : دلم می خواد عنوان یادداشتم یه چیز بی ربط باشه !

 






برچسب ها : شخصی  ,
      

بسم الله

 

یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا زهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا ...

 

شهدا به دعایتان نیاز دارم ..

 

 






برچسب ها : شخصی  ,
      

بسم الله

 

سلام بر مولایم مهدی

 

حال و روز این روز هایم را نمی فهمم

تو می فهمی ؟

وظیفه ی این دل را نمی دانم

تو می دانی ؟

 

از بین ندانستن ها و نفهمیدن های زیاد

فقط این را می دانم و می فهمم

که الان وقت خواستن است از عمق وجود

الآن است وقت گریه های التماس دار 

که نکند آقا برایت کم بخواهد

که نکند لایق نداندت

که

...

همین چیزهاست که قلبت را درد می آورد

همین فکرهاست که گاه و بیگاه اشک را در چشمانت جمع می کند و

بغض..

یا صاحــب الـــزمــان

-

یاد تولد حضرت زهرا - پارسال - حرم امام حسین افتادم...

چه تزئیناتی کرده بودن

و من ...

 

 






برچسب ها : شخصی  ,
      

بسم الله

 

سلام بر مولایم مهدی

 

خواستم نیام و یه بند بشینم سر درس ولی دیدم نمی شه

یه جا باید خالی کنم این دلو ..

 

یادم میاد روزی رو که برگشتم گفتم خوبیت نداره بواسطه کار آدم با چند نفر ارتباط داشته باشه ، به حداقل برسه خیلی بهتره و اینا

و الان دارم خودمو می بینم که دقیقا توهمین شرایط افتادم .....

خدایا ...

 

پارسال موقع انتخابات کربلا و ...امسال روز آخر انتخابات ؛ عجب امتحانی ...

زمان عین برق و باد می گذره

از سال پیش این موقع تا الان اتفاقاتی گذشت که به هیچ وجه به چشم نمی دیدم بخواد برام پیش بیاد

امیدوارم سر بلند بوده باشم ..

 

------

 

چند روز آرام و چند روز جنون ...

آقا جان

خودت می دانی که

دلخوشی این مدتم

فنعم الوکیل بودن حضرت حق است ....

 

یا حســــــــــــــــین






برچسب ها : شخصی  ,
      
   1   2      >



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام؛ طاعات همگی قبول حق انشاءالله .... یه سوال داشتم : چرا قالبای وبلاگ برای پارسی بلاگ محدودتر از وبلاگای دیگه هس ؟ تازه تو قالبای وبلاگای دیگه نمونه های قشنگ تر بیشتر پیدا میشه !


+ سلام . کسی می دونه قافله چی شده ؟


+ میشه دقیقا "جهاد اقتصادی " رو تعریف کنین ؟ واینکه چه وظیفه ای به عهده ی ماست ...؟


+ سلام ؛ کسی نمی دونه امام صادق حدیثی راجب قسمت شدن همسر خوب دارن یا نه ؟چیزی شبیه سرکه خرما درست کردن ..


+ صدای قدم های آقا میاد ... ؛ میشنوید ..؟


+ میشه لطفا برا عزیز تازه از دست رفته یک فاتحه بخونین ؟ ممنون ..


+ سلام به دوستان - قالب قشنگ مذهبی از کجا میتونم پیدا کنم ؟ هر چی سرچ می زنم چیزای خوبی گیرم نمیاد


+ سلام دوستان ؛ من باید یک تحقیق راجب آسیبها وعلل ازدواج های نامناسب در جامعه انجام بدم - کسی هست که بتونه کمکم کنه یا منبع خوب معرفی کنه؟


+ می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


+ سلام ؛ کسی پیشنهادی برای کار فرهنگی تو اردوی جنوب داره ؟ مثلا محتویات بسته فرهنگی که قراره داده بشه یا نشریه یا هر چیز جالب دیگه ای ....