بسم رب الزهرا
بعد کلی وقت یادم افتاد وبلاگی هم داشتم ها ..!
اومدم فقط سر بزنم و برم ولی نمک گیر شدم
------
به خود که آمدم دیدم تمام شد..
زودتر از انتظار رسید.. پایانش را میگویم
میگفتند شیرین ترین دوره ی زندگی ست
4سالِ لیسانس
و واقعا دورانی بود برای خودش
انبوهی از خاطرات غبار گرفته از نظرم می گذرند
وقتی از جا به جای دانشگاه می گذرم
وقتی خودم را میگذارم به جای ورودی جدیدها
که با خودشان می گویند
"این که از پایان نامه اش دفاع میکند !!! چقدر بزرگ است ...!!
کو تا ما به او برسیم ..."
می بینی به واقع چشم به هم زدنی نبوده؛ اول تا به آخرش
و چشم به هم زدنی نخواهد بود اول تا به آخر عمر
وحشت میگیردتم ....
امان از غفلت انسان ..
----
یا زهراآ ؛ تو خود دانی دوای درد این دل را ....