سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :12
کل بازدید :100869
تعداد کل یاد داشت ها : 155
آخرین بازدید : 103/9/3    ساعت : 1:38 ع
امکانات دیگر

بسم رب الفاطمه ...

 

دلم به اندازه تمامی غم هایم، گرفته است...

دلم به اندازه تمامی ندانم هایم گرفته است ...

دلم به اندازه حقارت دنیا گرفته است ...

 

دلم هیچ کس را نمی خواهد

هیچ کس

حتی فاطمه ای که فقط من واسطه روزی اش هستم

دلم میخواهد کاش کمی قوی تر بودم

می توانستم دیواری باشم

می توانستم لذت ببرم از این دوروزه ی عمر 

می توانستم ببینم و بگذرم ...

ولی نیستم

من کسی نیستم که این فشارها را ببیند و بتواند بگذرد

به راستی چقدر دنیا شیرین است برای تمامی بیخیال ها ....

برای تمامی مثبت نگرها

عطش کمی، فقط کمی، خوب شنیدن دارم

 

چند وقتی ست هرچه می شنوم منفی ست

آنچنان منفی که ذره سایه ای مثبت به هوس می اندازدتم

آنچنان منفی که با خود میگویم پس چرا ........؟؟؟؟؟؟؟

 

دلم می خواهد زمانی برسد که با غرور سربلند کنم و بگویم دیدید تمام آن همه منفی دیدن ها اشتباه بوده است

نمیگویم مغرضانه

به اثبات اشتباه بودنش راضی ام

 

دلم آرامش زمانی را می خواهد که دیگر این هیاهو تمام شده باشد

این همه پچ پچ و بد گویی

اما ایا به راستی همچنین روزی را می بینم ....؟

یا خودم را گول می زنم ؟!

نکند این راه نباشد آن راهی که تمام جوانی را دعایش می کردم

 

این فکر است که آزارم می دهد ...

اینکه دفاع کنم از چیزی که نشدنی باشد

یا دل خوش کنم به روزی محو ....

 

در این میان کاملا فراموش کردم آن آرمان خواهی را

هیچ وقت فکر نمی کردم حاشیه های زندگی اینطور بی توانم کند

من پر مدعا را ....

هر چه باشد آخر الزمان است و سست عناصری همچون من

باید زودتر کنار روند تا هوایی تازه شود و ممتازها جلو بیفتند ...

 

گیر کردم بین عده ای که فقط و فقط ظاهر را می بینند

و من حیران ام میان ظاهر و باطن

ح ی ر ا ن........

 

تنها چیزی که زمزمه ی شب و روزم شده

این است

یا ابصرالناظرین ......




      

بسم الله

 

حالم، حال خوب شدن ندارد گویا !

اتفاقات چند وقت یکباری که انرژی زندگی ام را می گیرند

و این بار من خسته ی خسته ام ...

و این بارمن خیلی دل شکسته ام

انگار به در بسته خورده ام

و این در، هر از چند گاهی کمی باز می شود و روزنه ای می شود برای دل پر امید من

غروری می شود برای منی که هیچ ازخدا نخواستم مگر.....

و بازدوباره چنان به هم می خورد که از جا می پرم

حس می کنم در هپروت آرزوهایم بوده ام

در هپروت امیدهایی برای آن ور در ....

و هر بار چنان دلم را می لرزاند

-بسته شدن های غافلگیرانه اش-

که تا مدتی در شوکم

و بعد حســــــــــــــــــــرت ....

 

این باردیگر حالم، حال خوب شدن ندارد

هرچه می کند حواسش را پرت کند به امید بهبودی 

ولی انگار حسی درونی به او می گوید

خودت را گول نزن ......

و این فکر نمی گذاردکه حالم خوب شود

 

هر چند امروزعید است

هر چند می تواند روز شادیم باشد

ولی این دل پر از درد نمی گذارد نفسم بالا بیاید و خرج شادیش کنم ...

 

نمیدانم به که متوسل شوم

نمی دانم از که بخواهم این گره کور را بازکند

گرهی که اگر بیشتر از این بسته بماند

دلم را جدا می کند...

دلم را می کند و می برد

دلم می افتد در جایی که دیگر پیدا کردنش با من نیست .........

 

 

 

 




      

بسم رب الزهرا 

 

 

بال هایم را باز کردم

و منتظر پروازم

برای دیدار

برای رسیدن

کاش واقعی باشد ......

 

خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد

آزومند نگاری به نگاری برسد ....

السلام علیک یا ابا عبدالله

قبولمان بفرما ....




      

بسم الله

 

سلام برحسین

 

دوران رهایی رو سپری می کنم

رهایی از غولی بنام کنکور !!

که هم پربرکت بود و هم خسته کننده

نتیجه اش هم که ....

 

البته رهایی هیچ وقت رهایی واقعی نیست

از این دیگ در می آیی و در دیگری می افتی 

و من الان در دیگ عمیــــــــــق خانه تکانی افتاده ام !!

 

یا زهرا




      
بسم رب الزهرا

کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست

  هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
سرو زیبا و به زیبایی بالای تو نه   شهد شیرین و به شیرینی گفتار تو نیست
خود که باشد که تو را بیند و عاشق نشود       مگرش هیچ نباشد که خریدار تو نیست
کس ندیدست تو را یک نظر اندر همه عمر   که همه عمر دعاگوی و هوادار تو نیست
آدمی نیست مگر کالبدی بی‌جانست   آن که گوید که مرا میل به دیدار تو نیست

سلام به شاه خراسان
سلام ...
شاید آخرین باری بود که این اردو رو تجربه می کردم
نمی دونم
ولی اولین بار تجربه ی مجری گری م بود !!!
(دیگه تا آخرش قابل حدسه !)
ولی باعث مرور خیلی چیزها برام شد ....
شاید آخری باری باشه ...
همونطور که انگار آخرین بار بود

پ.ن : بعدا میام برا تکمیل



      
   1   2      >



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام؛ طاعات همگی قبول حق انشاءالله .... یه سوال داشتم : چرا قالبای وبلاگ برای پارسی بلاگ محدودتر از وبلاگای دیگه هس ؟ تازه تو قالبای وبلاگای دیگه نمونه های قشنگ تر بیشتر پیدا میشه !


+ سلام . کسی می دونه قافله چی شده ؟


+ میشه دقیقا "جهاد اقتصادی " رو تعریف کنین ؟ واینکه چه وظیفه ای به عهده ی ماست ...؟


+ سلام ؛ کسی نمی دونه امام صادق حدیثی راجب قسمت شدن همسر خوب دارن یا نه ؟چیزی شبیه سرکه خرما درست کردن ..


+ صدای قدم های آقا میاد ... ؛ میشنوید ..؟


+ میشه لطفا برا عزیز تازه از دست رفته یک فاتحه بخونین ؟ ممنون ..


+ سلام به دوستان - قالب قشنگ مذهبی از کجا میتونم پیدا کنم ؟ هر چی سرچ می زنم چیزای خوبی گیرم نمیاد


+ سلام دوستان ؛ من باید یک تحقیق راجب آسیبها وعلل ازدواج های نامناسب در جامعه انجام بدم - کسی هست که بتونه کمکم کنه یا منبع خوب معرفی کنه؟


+ می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


+ سلام ؛ کسی پیشنهادی برای کار فرهنگی تو اردوی جنوب داره ؟ مثلا محتویات بسته فرهنگی که قراره داده بشه یا نشریه یا هر چیز جالب دیگه ای ....