بسم الله
سلام بر مولایم مهدی ...
گاهی حضورت در کنارم به شدت قابل درکه ؛
وقتی از اعماق درونم باهات حرف می زنم
و آرامشی که بعدش بهم دست میده ..
-
دلم هوس مقبره کرده ؛ مقبره ی خالی ؛ بدون ترس از حضور بقیه ..
-
چشم انتظار هفته ی دیگم
بی قراری هام داره شروع میشه - شده -
لحظه های بودن در نجف و کربلا و سامرا و کاظمین که یادم میاد وجودم یخ می کنه ...
و پای من دوباره داره به سرزمین عشق باز میشه
یا الله ..
یاد مفاتیحی که تو سامرا گم شد بخیر و من
به فال این گرفتم که انشالا به زودی دوباره بیام
ولی طبق معمول آقا خیلی زودتر از اونی که فکرشو می کردم
غافل گیرم کرد ..
-
پ.ن : ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما ..
برچسب ها : شخصی ,