سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :14
کل بازدید :98434
تعداد کل یاد داشت ها : 155
آخرین بازدید : 103/2/5    ساعت : 10:20 ص
امکانات دیگر

بعضی خاطرات و اتفاقها انقدر حقیرند که همین که گاهی ذهنت رو مشغول می کنند کافیه

انقدر ارزش ندارن که بخوای بنویسیشون تا یه کم سبک شی

نا خود اگاه تو یه ماجرایی افتادم که واقعا حالم ازش بد میشه ؛ چه اون اولش چه الان

و در پی ش یه سری اتفاقا می افته که واقعا بیزارم ازشون

..

- بابا بیزحمت از اون لیوان آلومینیومیا برام بگیرین ؛ فردا می خوام برم تو راه نیاز دارم

- فردا کجا میخوای بری ؟؟!

- اردو جهادی دیگه ؛ مگه شما نمی دونستید ؟!!!!

- چرا خب .. تا کی هست ؟

- انشالا 7 ام تهرانیم ( من که همه رو قبلا گفته بودم ..!؟)

- 7ام ..؟ یعنی من انقدر زیاد نباید ببینمت .....

پ.ن : دلم کباب شد ؛ هیچ وقت اونطور که باید حقشون رو ادا نمی کنم .شاید خیلی از مشکلاتم برا همین باشه .( به یقین ...)

پ.ن : امیدوارم حداقل این سفر و تبعاتش یه کم آرومم کنه ؛ نمیدونم از اثرات آخرالزمانه این دل آروم نشدنا ... ؟

پ.ن : اللهم اجعل عواقب امورنا خیـــرا

یا حق .






برچسب ها : شخصی  ,
مطلب بعدی : اللهم ارزقنا توفیق ...       



پیامهای عمومی ارسال شده


+ سلام؛ طاعات همگی قبول حق انشاءالله .... یه سوال داشتم : چرا قالبای وبلاگ برای پارسی بلاگ محدودتر از وبلاگای دیگه هس ؟ تازه تو قالبای وبلاگای دیگه نمونه های قشنگ تر بیشتر پیدا میشه !


+ سلام . کسی می دونه قافله چی شده ؟


+ میشه دقیقا "جهاد اقتصادی " رو تعریف کنین ؟ واینکه چه وظیفه ای به عهده ی ماست ...؟


+ سلام ؛ کسی نمی دونه امام صادق حدیثی راجب قسمت شدن همسر خوب دارن یا نه ؟چیزی شبیه سرکه خرما درست کردن ..


+ صدای قدم های آقا میاد ... ؛ میشنوید ..؟


+ میشه لطفا برا عزیز تازه از دست رفته یک فاتحه بخونین ؟ ممنون ..


+ سلام به دوستان - قالب قشنگ مذهبی از کجا میتونم پیدا کنم ؟ هر چی سرچ می زنم چیزای خوبی گیرم نمیاد


+ سلام دوستان ؛ من باید یک تحقیق راجب آسیبها وعلل ازدواج های نامناسب در جامعه انجام بدم - کسی هست که بتونه کمکم کنه یا منبع خوب معرفی کنه؟


+ می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!


+ سلام ؛ کسی پیشنهادی برای کار فرهنگی تو اردوی جنوب داره ؟ مثلا محتویات بسته فرهنگی که قراره داده بشه یا نشریه یا هر چیز جالب دیگه ای ....